دکتر متخصص محترم
زنی وارد مطب دکتر شد..
هنگام معاینه به دکتر گفت : جناب دکتر عذر میخوام امکانش هست هنگام معاینه شوهرم هم کنارم بشینه ؟
دکتر که بهش برخورده بود گفت : خانم محترم من یک دکتر متخصص هستم ، از خدا میترسم در ضمن من یک شخصیت محترمی هستم برای خودم !!
زن جواب داد : میدونم جناب دکتر بحث شما نیست ..مشکل اینجاست که منشی شما یه خانم بسیار خوشکله و شوهر من نه دکتر متخصصه نه از خدا میترسه و نه شخص محترمیه بذارید بیاد کنار خودم بشینه !!
+ نوشته شده در ۱۴۰۲/۱۲/۲۴ ساعت توسط Ali Alishaei
|
برترین و جامعترین آرشیو داستانهای کوتاه ایرانی و خارجی * گردآوری شده به مدت 12سال*